[phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4505: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4507: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4508: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4509: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) forum.Mashal.org • مشاهده مبحث - اتاق سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه
توسط غلام جیلانی حوزه اول » شنبه دسامبر 11, 2010 12:47 am
اسمعیل محشور از تمامی جریانات باخبر است و آنچنان توضیح میکند که در حساس ترین حوادث یکطرف قضیه بوده است.من ندانستم که جناب ایشان در حزب چه موقف حزبی داشته است ؟
توسط عبدالرحمن مجددی . » شنبه دسامبر 11, 2010 6:10 am
رفیق بابک . . . . ؟ پامیری و روزبه . . چه نام های . . . کدام افغانی که سرش به تنش بیارزد نامش بابک است ( یک نام ایرانی ) ؟ و یا کدام افغانی را دیده اید که افتخار به دمب نام کسی نماید که قبلاء سر خود را برای ملت خود داده است , مانند ( خسرو روزبه ) که این جناب اخر نام او را دزدیده اند . و یا پامیری .. . . . این از فقر شخصیت میرسانتد که کسی حتی دوشاخ پامیر را ندیده است واخلاق سیاسی بوقلمون مابانه را دارد و نام خود را به نام بلند ترین قلعه کوه های افغانستان که از سنگ پر است گذاشته است . اگر من اختیار میداشتم همه شما ها را به حوزه های ابتدایی که مرام نامه و اساس نامه را به نو وارد میفهمانند , میفرستادم . چنان بر قبرغه حزب جا خوش نموده اید . . انگار تفیلی هستید .
اودورحمان خان مجددی ! پیش از اینکه دیگران را به کورس اساسنامه روان کنی باید کورس سواد آموزی بروی . بی سواد خان ! قلعه پامیر نه بلکه قلۀ پامیر است .تفیلی نی بلکه طفیلی است .
ما شاید یک عذری برای درست ننوشتن دری داشته باشیم ولی فرار شما مبارزان پرچمی و خلقی از میدان کار و زار افغانستان چه دلیل دارد . شما با 14 سال حکومت خود به خاطر نداشتن تجربه سیاسی و اختلافات احمقانه کشور را طعمه روس هاساختید و بعد فرار نمودید . اسفناک ترین مرگ ها را دو ریس جمهور احزاب شما داشت . که باید تا اخر عمر هر کدام شما خود را نباید ببخشد و عذاب زنده بودن را بکشید والی برگردید به افغانستان و بستانید انتقام مردم افغانستان را از دشمنان انها . ولی من میدانم که شما با تمام قدرت , چهار تا بچه مکتب را در اروپا کله به کله ساخته نتوانسیتد , به مقابل عسکر منسجم امریکا و ناتو چگونه خواهید ایستاد ؟ کم زوری خود را شما خود متوجه شده گاهی در انتخابات شرکت میکنید , گاهی پلان جلب و جزب محصلین و مامورین پاین رتبه دولتی را در دهات سر دست میگیرید , از من میشنوید از طرح مصالحه ملی داکتر نجیب استفاده نموده با حکمت یار و سیاف و حقانی و ملاه عمر ایتلاف کنید به اسانی موفق شوید . وقتی حکومت را گرفتید برای شما اگر وزارت معیوبین جنگ نیز اگر رسید ,شکر کنید , , اخر از هیچ کرده خوب است .
بیاید روند گفتگو ها وقضاوتهای خود را، خود به بررسی بگیریم
تا این روزها وشبها که تب وتاب مردم خسته دل مانرا درگوشه های غربت وبیشه های چاره جوئی به ناله ونوا نشسته ایم،و از این جهت چشم امید به نیرو های نجات بخش مردم ووطن یعنی مجموعه نیروهای مردم خواه ووطندوست دوخته ایم، وبرای دریافت روزنهء هر روز سری به اتاقهای گفتمان، نظری به صفحات انترنتی و گوش به شنیدن خبری داریم، داشته های این منابع که تراوش اندیشه ها،تفکرات وقضاوت های کار گذاران واندیشه شایعان را منعکس میسازد و از آن حال و آینده نگری تصویر وتصور میگردد، بحثی است دراز دامن که اگر از یک جهت در گستره علوم متناوب میتوان آنرا میتودیک پیگیری نمود، اما از جهت دیگر درکلمات قابل گرفت وبرداشت و هم فهم سیاسی نیز میتوان این مسایل را راز گشائی نموده و به بیان آورد، که در حقیقت حد اقل به نظر نویسنده، این شیوه ویا طرز بر خورد شیوه همدیگر فهمی رایج دانسته میشود
بدون شک انگیزه این چنین یک بحث در وجود هر یک از نیرو های مردم خواه ووطن دوست از سالهای متمادی در امکانات مختلف رازِ سخن میگشاید، که به باور من مجموعه ای از نیرو های محرک جامعه مورد نظر این بحث، محوریتی است که جایگاه سیاسی شایسته را در مبارزه قانونمند بخود اختصاص داده ودر حاد ترین شرایط ظهور و عروج سیاسی نموده وموقعیت گره گشائیء خود را تثبیت نموده است. این قافله سیاسی روان است . رهروانی میروند. عدهء از کاروان باز میمانند. عدهء منزل را به سمت دیگر عوض میکنند. با این حال دید ما در خصوص جریان مبارزه این نیرو ها وقتی روشن وصاف وصادقانه است که ما این تشخیص را در بارهء کاراوان سیاسی خود به دست فرصت طلبی نسپاریم .
انگیزهء این بحث ناشی میشود از گفتگو های پالتاکی، نوشتار های انترنتی و قضاوتها پیرامون آن، که با سر گذشت وسرنوشت سیاسی ما ارتباط نا گسستنی دارد، وامکان تدوام وپیگیری موقعیت سازی ما را فراهم کرده و میکند. در خصوص این موقعیت سازی از سالها به اینطرف خواست وارادهء انسجام بخشی ووحدتخواهی تمام نیرو های مردم خواه ووطندوست(هم اندیش) که دارای ریشه مشترک و برگ وبار همگون اند، ودر اثر پیش آمد های سیاسی پراگنده شده اند، در محوریک مجموعه سیاسی که در نتیجه کار ومبارزه اقناعی هسته گذاری شده متبارز است. همه میدانیم که در این راه تلاش های بسیار صورت پزیرفته است. اما اکنون ماحصل تلاش های انسجام بخشی و وحدتخواهانه ما چیست؟ وچه قضاوتی از رویکرد ها وگفتگو های همدیگر مان داریم؟
رفقا ودوستان گرانمایه آنچه قبل ازهمه باید بنویسم اینکه کاربرد کلمات وواژه های متظاهرِ اندیشه پردازان ستمگر جهانی، که عدهء با فیگور های ملی مشربی چنین کلمات را از کیسه ستمگران مصرف میکنند، برای مردم خواهان ووطندوستان عدالت پسند اعتبار نخواهد داشت. بسیارجالب است اهداف ملی، مردم خواهانه ووطن دوستانه یک حزب سیاسیِ مردمی را زیرعنوان به ظاهرمنافع ملی زیر سوال بردن، ویا تعارضات به افکار،اندیشه ، باور ها واعتقادات نیرو های چنین یک حزب سیاسی را صفت آزادی دادن ، ویا بی قاعده گیها در یک جامعه را دموکراسی تعریف کردن، زمزمه های اند که همین عده در فضای سیاسی حاضر آنجا و اینجا به مخاطبین شان تلقین میکنند به این ترتیب الهام این مبحث بر مبنای چنین یک گفتگو ها وانعکاسات آن است که دراین اواخر در اتاق پالتاکی زیرعناوین وحدتخواهی برای مرتجعین زمینه سازی میشود. از آنجا که در این خصوص اخیرآ تبصره ای را در فوروم گفتمان مشعل پیرامون این زمینه سازی خواندم . میخواهم با تمسک به آن نوشته وارد این بحث شوم.
رفیقی بنام مستعار «پرچمی»زیر عنوان «اتاق سخنگاه هم اندیشان وحدتخواه سنگ را بست وسگ را رها کرد» تبصرهء را به نشر رسانیده که در قسمتی مینگارد «یک تعداد از رفقا در اوایل فریب اتاق سخنگاه را خورده وبه چرت وپرت وحدتخواهی ایشان وقعی میگذاشتند. اما آهسته آهسته معلوم شد که خائینن به وحدت بی ایمان ترین، بدنام ترین ها همانجا جمع شده اند وبرای وحدت حزبی ها تلاش میکنند. کفایت میکند به سخنرانان که تا حال در آنجا زهر پاشی کرده اند نظر بیاندازیم. به کنه نیات شوم این دلقکان چون سید جاوید سیاوش و غفار باوری وسمیع دوست به ساده گی پی خواهیم برد» آنچه رفیق ما در مورد زمینه سازان وبحث های جاری این اتاق قضاوت نموده است سوا از مصطلحات غیر سیاسی و عدم رعایت عفت قلم در نفس نوشته هیچ اعتراضی وجود ندارد. اما آنچه به پیشینه بحث های وحدتخواهی ارتباط میگیرد بحثی است متفاوت که بر میگردد به تلاش ، کار وپیکار وحدتخواهان منجمله یقینآ خود همین رفیق عزیز ما به نام مستعار «پرچمی» که بر بحث های کنونی اتاق «سخنگاه» نه وحدتخواهان تبصره نموده اند. بلی بصورت کل میتوان با محتوای نوشته شما رفیق «پرچمی» موافق بود. بلی آنچه که از طرف زمینه سازانِ اتاق سخنگاه؟ به عنوان شغل تفننی وروزگزرانی وهویت سازی های کاذب پیش برده میشود باید همهء آنانیراکه در جهت وحدت نیرو های هم اندیش صادقانه گام بر میدارند به این قضاوت مشترک رسانیده باشد که اتاق سخنگاه ازماه ها قبل از ماهیت انسجام ووحدت نیرو های هم اندیش تهی شده است . آنچه به عنوان ادامه بحث های این اتاق به حیث شغل تفننی ازطرف زمینه سازان در اتاق پالتاکی سخنگاه؟ پیش برده میشود بیشتر وابسته است به عقده گشائی های شخصی ایکه از تاثیر شرایط مسلط، قسمت هریک از بی جا شده گان، آواره گان وغربت نشینان اعضای دولت دموکراتیک وح د خ ا دیروز ما، منجمله همین زمینه سازان اتاق سخنگاه که به تنی کم و به تنی بیش رسیده است. با اینحال درد کمر را از شقیقه کشیدن درست تمثال همان فکاهی است که داکتر صاحب شهید نجیب الله روزگاری به شفاعت گران وزیر دفاع جنرال تنی گفته بود. فکاهی داکتر صاحب چنین بود: « که خانمی حامله وقت زایمانش فراترمیرود. سختی راغي. کسی از دایه های قریه مشوره میدهد که اگر تنبان شوهراین خانم را بیاورید و به تنش کنید این سختی آسان میشود وقتی که تنبان را حاضر میکنند خانم داد و فریاد میکند که پس ببرید من از دست همین تنبان به این حال وروز رسیده ام» حالا عده ء به حیث دایه های سیاسی بدون اینکه بدانند دردشان از کجاست و بی توجه به گفته های داکتر صاحب که شخصیت او را متاع تجارت سیاسی خود ساخته اند پوشیدن لباس لبرالیسم را به خود و دیگران توصیه میکنند
سوال دیگربه آنانی راجع است که به مصداق مثل معرف مانند «خرچنگ» دو سره راه میروند. آنان از دو سره راه رفتن به کدام منزل میخواهند برسند؟ آنان چرا میخواهند در حلقات توطئه به عنوان سیاهی فالیز (پالیز)تجمع نمایند؟ از اینروسوالِ راجع شده به آنان این است که آنها به کدام تجمعات صادق استند؟ آیا میتوانند صادقانه بگویند اینکه چرا باید شنونده دایمی توطئه علیه وحدت در حلقات توطئه باشند، علل حضور آنان دراین حلقات به اساس کدام ظوابط استوار است؟ وآنان چه بهرهء عملآ به نفع انسجام و وحدت نیرو های هم اندیش از حضور یابی های نا موجه شان برده اند؟ پاسخی که مجزا از گزافه گوئی های متظاهر آراسته با برهان ومنطقِ مستدل دارند چیست؟ سوال دیگر متوجه شخصیت های آگاه وچیز فهم وشخصیت های نزدیک به دست اول رهبری حزب ودولت دیروز مااست. رفقا! وحدتخواهان شما را فراخواندند تا حضور شما، سخن شما برخورد مسولانه شما در قبال انسجام ووحدت نیرو های رفیق هم اندیش دیروز وامروز کارا وکار ساز شود. این فرا خوان به منظور تعین کردن پیش جلو داربرای شما از کسانیکه تا اکنون حتی وطن را هم نمیتواند تعریف نمائید نبود ونیست. منظور اینبود واست که حضور وسخن شما نتیجهء را نصیب انسجام ووحدت این نیرو ها بسازد. وحدتخواهان از شما کلمات دلجویانه که گویا در دسترخوان صفوف نشسته اید توقع شکسته نفسی را جستجو ندارند، بلکه با غرور مبارزه عدالتخواهانه از شما برخورد مسئولانه و قضاوت صادقانه انتظار دارند تا ازحلقات توطئه، مجال تفرقه ، هویت سازی های کاذب، فریبکاری ها وتربیون سازی ها را بزدائید . رفقا شما چه کردید؟...........تا حرف وسخن دیگر. متعـــهد
توسط عبالرحمن مجددی. » دوشنبه دسامبر 13, 2010 5:48 am
پامیری صاحب ! شما ها همه چرا دنبال نام اصلی و نام جعلی هستید . اگر یک نفر از مشکلات مردم افغانستان به طور کلی حرف میزند چه احتیاج به نام و نشان او . باز هم من اینجا برای بحث تکتیکی سیاسی نیستم , میخواهم بدانم شما ها که خواب مردم را حرام نموده اید هی جلسه هی کمیته بازی هی پالتاک بازی هی برو هی بیا , , به کجا رسیدید ؟ موحودیت اعضای سازمان های چپی که در اروپا متحد شده اند چه سالی در شهر های افغانستان قابل دید خواهد بود . چه طور هم به مقابل طالبان و هم به مقابل متحدین امریکا در افغانستان خواهید جنگید , اخر اکثر اعضای احزاب چپی در اروپا به عمر شیخ فانی رسیده اند , نیروی جوان از کجا میاورید ؟ در داخل کشور که همه لنگ و لاش هستند ؟ از قراین معلوم میشود که یک عده حزبی حراف کارو باری را استخدام نموده اند برای چکه مالی به کله مردم , اگر شما ها نمیبودید ریسمان مردم سر شاخ خودشان میبود اخر یک راهی برای بیرون رفتن از این مذیقه را برای خود فراهم میساختند .. مردم منظور از نسلی درس خوانده است که تقریباء یک حصه افغانستان و سه حصه دنیا را فرا گرفته اند . شکایت نموده اند که چرا یک نفر سه و یا چهار کارت حزبی در اروپا دارد ؟. . دلیل چه است ؟ حزب های سیاسی چپی زیاد شده است ؟ و یا حزبی شدن کدام در امد مالی نیز دارد ؟. من اخلاق سیاسی شما را تا جایی میشناسم و شما قادر به جواب دادن به هر نوع سوالی در این مورد هستید و شخصی محترمی نیز میباشید . عزت زیاد .