[phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4505: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4507: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4508: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4509: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) forum.Mashal.org • مشاهده مبحث - چرا نماینده گان حاکمیت ح.د.خ.ا به پارلمان راه نیافتند؟
مهمانان گرانقدر فاروم! با عرض سپاس به گرداننده محترم فاروم ، گرانقدر حقیقتجو و محترم یوسف، من به این بحث را به دلیل آتی پایان میدهم وادامه آنرا بیهوده میپدارم. نهضت مترقی و اکثر سازمانهای آن درگیر درخود رفتگی اند.نمیدانم تقصیر از کی است: گرداننده های سکان رهبری سازمانها یا اعضای دانشمند و مبارز آن.
بانوی فرهیخته ساحل با سلام و سپاس فراوان از یادداشت صمیمانه تان، سلام و احترام به همه خواننده گان گرامی فوروم وزین مشعل و پوزش از تءخیر در نگارش این یادداشت،
در بخش سوم میپردازم به کاندیدان محترمی که از اروپا به وطن سفر کردند. با آنکه در این جمع بعضی از دوستان به سفرهای مقطعی به وطن در گذشته نیز پرداخته و از حال و احوال وطن و همرزمان و در مجموع مردم عذابدیده کشور آگاهی نسبی داشتند،اما به هیچ وجهه این گونه سفرها که عمدتاً برای انجام کارهای شخصی، معاملات تجارتی، دیدار از اقارب ، خرید و فروش املاک و ترمیم و اجاره خانه و اپارتمانها انجام یابد نمی تواند تصویر کامل از نابسامانیهایی که تا مغز استخوان مردم و جامعه را فرا گرفته است بدست دهد. با آنهم بمجرد آغاز کمپاین انتخابات پارلمانی شماری از دوستان که خواب های رنگارنگ از عضویت در پارلمان میدیدند بدون بررسی امکانات، توانایی مادی و معنوی به صوب وطن پرواز نمودند. بعضی آنقدر با عجله و شتاب سفر کردند که حتا فرصت وداع با دوستان خویش را هم مجال نداشتند. از مشوره و تفاهم با سازمانهای مربوط که اصلاً گپی نبود. اگر زیاده روی نشود فقط شُله یخ کرده باشد . آنها بخاطری که از دیگران پس نمانده باشند با عجله رخت سفر بستند. به گمان من آنها فکر کردند که مبارزه برای کرسی پارلمان مانند دور پیش ساده و سهل بوده و می توانند طی چهار سال به چهره های تلویزیونی مبدل گردیده و در پهلوی وکالت، شاید هم کمی بنیه مالی شانرا از همین طریق تقویه نمایند. زیرا متاسفانه که طی سالهای پس از سقوط حاکمیت بسیاری از حزبی ها به ثروت اندوزی و پول پیدا کردن بدون درنظرداشت موقف سیاسی و اجتماعی پیشین به هر خدعه و نیرنگی دست می زنند. اما به هرحال برمی گردم به اصل موضوع مورد بحث. و آن اینکه بعضی از افرادیکه از اروپا برای نامزدی در پارلمان رفتند چهره های سرشناس و حزبی های سابقه دار بودند. رفقا شیرجان مزدوریار، انجنیر نعمت، فضل احمد طغیان، امان الله استوار،جلیل پرشور، اصغرخیل منگل و سمیع عدیل* (* در واقعیت طی چند سال اخیر عملاً مصروف کار و زنده گی در وطن می باشد.)، نام های آشنا برای بسیاریها است.زیرا هرکدام وزیر، آمر زون، والی و سفیر بودند. همچنان شماری دیگری از اراکین بلندپایه حزبی و دولتی سابق در این لست شامل هستند که در صورت لزوم نام های شان در این یادداشت تذکر داده خواهد شد.در این میان بودند کسانی که وضع را در داخل کشور از نزدیک ارزیابی کرده و با تصمیم بجا، خود را از این کارزار کنار کشیدند، که واقعاً کار خوبی را انجام دادند، اما سایر رفقا به امید موقف بلند اجتماعی که دیروز در محلات زیست و میان قوم و همشهریان خویش داشتند و به امید آنکه جایگاه مطرح حزبی و دولتی دیروز شان، آنها را در مبارزه با کسانیکه در شهر، قریه و منطقه آنها، حالا از آرگاه و بارگاه و دبدبه زیاد برخوردار میباشند کمک خواهد کرد. اما با دریغ که نتیجه انتخابات ضربه محکمی بود که بر همه ما وارد کرد. شاید این رفقا حرفهایی برای تبرئه خود داشته باشند. اما پرسش هایی فراوانی وجود دارد که فکر نکنم پاسخ های آنها بتواند مورد قناعت ما کسانی که در انتظار یک رقابت جدی و تنگاتنک نماینده گان آگاه و خرد ورز با گروهی از کاندیدان خردستیز و متحجر که به زور پول و ثروت های بادآورده و تفنگ و بنگ شان به پارلمان راه یافتند بودیم. اما سوگمندانه که نه آن گفتمان که بتواند خاطرات خوش مردم را از حاکمیت حزب ما یکبار دیگر تداعی کند، انجام یافت و نه آن بردی که این دوستان به آن دلبسته بودند! اما اگر این دوستان میتوانستند در مشوره با احزاب سیاسی، کاندیدان دوست در محل و تفاهم با مردمان محل و بزرگان قومی کار شانرا دنبال می کردند، خیلی خوب میشد. من همانطوری که در بخش های پیشتر تذکردادم، تراکم کاندیدان ترقیخواه و یا بهتر است گفته شود رفقای حزبی دیروز ما که در مجموع ارزش های معتبر انسانی حزب ما را با خود به همراه داشتند باید یک شور و شعف سترگ را در این کارزار به راه مینداخت. اما فکر نکنم کسی با من مخالفت کند که متاسفانه این رفقا نتوانستند از این تربیون استفاده لازم نمایند. یکی از کاندیدان ما در عقب یک کاندید تنظیمی به مسجد رفت و خواست خپ خپ از جمع علاقه مندان او شکار کرده و مردم را به طرف خود جلب کند، دیگری دست به دامان فلان والی مقتدر برد و تقاضای کمک از او نمود، کسی هم به فلان قوماندان مقتدر تنظیمی زانو زد. و آن دیگر هم به قوم و قبیله اش اتکا نمود. اما هیچ یکی از این دوستان بزرگوار نخواستند و یا نتوانستند توجه احزاب و سازمانهای سیاسی را که فرا تر ازهر قوم و منطقه است ، به کمپاین شان معطوف دارند. در نتیجه این هرج و مرج همچو شرمساری به جنبش چپ دموکراتیک وارد آمد. خوب اگر از این قصه های دلخراش و درد آور بسنده کرده و عرایض خود را پیشکش نمایم، پیشنهاداتم برمی گردد به چند نکته و آن اینکه: - احزاب سیاسی راجستر شده بصورت مشترک باید تقاضای ملاقات با رییس جمهوری افغانستان را مطرح و ضمن آن خواستار تغییر در قانون انتخابات گردند. بهتر است تا احزاب سیاسی نماینده های شانرا به پارلمان کاندید و هر حزبی که 5 فیصد رأی بدست آورد به پارلمان نماینده های خویش را داشته باشد. و یک بخش دیگر اعضای پارلمان با رأی مستقیم، سری و در رقابت آزاد بطور انفرادی به پارلمان راه یابند. در این صورت احزاب می توانند، ائتلاف هایی را ترتیب و بخاطر رقابت با یکدیگر در این کار راز سهم گیرند. این تجربه در بسیاری از کشور ها مورد اجرا قرار گرفته و برمبنای همین نظرسنجی اعتبار احزاب مطرح در جامعه تعیین می گردد. - دوستان محترم از خارج از کشور از وارد شدن در همچو کارزار هایی وطنی به نفع رفقا و همرزمان داخل کشور ابأ ورزند. هرگاه آنها خواسته باشند، می توانند دانش، تجربه و امکانات مادی و معنوی شانرا به نفع رفقای داخل کشور بخرج داده و افتخار بزرگی را کمایی دارند. - احزاب و سازمانها در شناسایی چهره های مورد اعتماد و اعتبار مردمی از میان صفوف و دوستان شان برای همچو کارزار ها به طور مشترک و بدون خوشبینی و بدبینی از همین حالا تلاش نموده و نگذارند تا در آستانه انتخابات با دست و پاچگی افراد تصادفی به این کارزار بپیوندند. رفقا باید تجارب ماندگار انتخابات دوره 12 و 13 شورا و نقش گروپهای کاری را مدنظر گرفته و از همین حالا در تدارک آن توجه دارند. قابل یاددهانیست و رفقا خود به یاد دارند که در سالهای قبل از حاکمیت چطور حتا سخنوران و نطاقان حزب که مظاهرات را با بیانیه های آتشین شان به وجد می آوردند، مشق و تمرین میکردند. همانگونه که در تمام بخش های دیگر. خلاصه اینکه همه باید از یکه تازی و بلندپروازی خود را رهانیده، اگر واقعاً میهن پرست و مردم دوست هستند از کدورت، کینه و دشمنی دوری جسته و دست بدست هم به سوی وحدت و ایجاد فضای اعتماد رفیقانه تلاش ورزند. در آنصورت است که ما در برابر نسل های بعدی تجددگرایان، نیروهای ترقی خواه و جنبش چپ کشور خجل و سرافگنده نخواهیم بود. در غیر آن دیر یا زود ما گور خویش را با دستان خود کنده و ننگ ابدی را نصیب خواهیم شد. به امید آنکه در آینده ما بتوانیم با سرافزاری از همچو آزمون ها موفق بدر آییم.
و سخن آخر به بانوی محترم ساحل اینکه: من خیلی کوچکتر از آن هستم تا دوستان و خواننده گان تان با من آشنایی داشته باشند. بگذارید که سرباز گمنام حزب و راه پرافتخار آن باشم. هدف از این یادداشت نه اهانت و خدانخواسته کم زدن آنعده رفقای ما است که با قبول زحمت و مشکلات فراوان امنیتی، مادی و شخصی به این کارزار پرداختند، بلکه هدف من جلوگیری از تکرار همچو ضربات مهلک بر پیکر جنبش چپ و دموکراتیک می باشد. من احترامانه تقاضا می نمایم تا رفقای ما یکبار به عقب نگاه کرده و با بررسی همه نابسامانی ها و موانع و چالشها در این پروسه با رویکرد جدید به کار و مبارزه بپردازند. من میدانم که پول و سلاح و قدرت دولتی و محلی حرف آخر را در این انتخابات زد. اما اگر ما می خواستیم می توانستیم در بین آنها درخشش نموده و حداقل آرزوهای ما را در وجود چند نماینده به پارلمان برآورده سازیم. ما دو آزمایش ناکام (انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی) را پشت سرگذاشتیم. این دو زمینه می توانست ما را بهتر از اکنون یکبار دیگر به جامعه معرفی دارد . نسل جوان با کارنامه های حزب و حاکمیت ما آشنایی کسب نمایند. به اندیشه های ما باورمند گردیده و به صفوف احزاب و سازمانهای ما بپیوندند و سرانجام آرزو های پاک رهروان سربکف عدالت اجتماعی و ترقی در وجود آنها تحقق یابد. که با در یغ نشد! اما چه خوب گفته اند ماهی را هروقتی که از آب بگیری تازه است. پس تا دیر نشده همه رهبران سیاسی سربرآورده از حزب د.خ.ا را به همسویی و همدلی فرا خوانده و تمنا میدارم که نگذارید تا روح پرفتوح شهدا و رفته گان ما ناآرام باشد. با احترام
دوستان محترم سلام و درود بر شما، با دلچسپی تمام موضوعات جالب این بحث را مطالعه نموده و از اقدام خوب همه دوستان تشکر می کنم. برای ما خوانندگان سرگردان در سایت های انترنتی، تنها مطالبی ارزش دارد که بدور از عقده و کینه ورزی نوشته شده و مسایل مبرم جامعه ما را به کنکاش گیرد.امروز متأسفانه که در جال جهانی چه نیست که نمیتوان دریافت. از بهترین رهنمود تا زشت ترین استهزأ، توهین و تحقیر به آدرس همه خلایق. جای بسا درد آنست که در بسیاری سایت ها، آدم های عقده مند زیر نام های پاک و جاودانی به توهین و دشنام میپردازند . چه بسا انسانهای شریفی که مورد اهانت قرار میگیرند. در همین حالت بازهم قلم بدستانی با همچو نشرات همکاری ورزیده و بسیاری آنرا مباهات می دانند. اما فکر کنم که باید سره را از ناسره جدا کرده و به عقده گشایانی که با سوء استفاده از نام رهبران ما به ناسزاگویی ادامه میدهند، فاصله گرفت و آنها را با امیال شوم شان به تنهایی برای عرضه متاع دکان کساد شان رها کرد. اگر قلم بدستان مطرح با همچو سایت های دشنام پراگن که جز سیاست رسمی شان است، کمک نکنند، راه آنها به ترکستان است و بس. و اما پیرامون بحث جالب و درخور ستایش دوستان محترمی که دل شان به حال میهن تپیده و برای برون رفت از بن بست کنونی نسخه های جالبی را به همرزمان و رفقای شان پیشکش میدارند،میخواهم بنویسم که با تائید از همه طرحها و پیشنهادات تان، باید این موضوع را بیشتر به تحلیل و تجزیه گرفت و چه بسا خوب اگر کاندیدن محترم نیروهای دگر اندیش در کمپاین انتخاباتی خود چشمدیدها، پیشنهادات و نظریات شانرا ارائه دارند.در آنصورت میتوان یک تصویر روشن از وضع بدست آورد. با احترام
سلام عزیزان پرسش وبحث مهم است . دلایل درمورد راه نرفتن کانیدان مربوط به اعضای سابق حرب دموکراتیک حلق وحزب وطن ، مختلف است و قسما در فوق ارایه شده است . من دراین بحث رفته و عمده ترین دلایل ان قرارذیل می شمارم : 1- نبود وحدت واتحاد و تشتت نیروهای ما در احزاب وسازمانهای مختلف . این درحالیست که تلاش های دنباله داری در راه وحدت دریک سازمان واحد ، فراگیر و سراسری چپ نو ومدرن ویا حد اقل دریک جبهه دموکراتیک ، صورت گرفته است ، اما این تلاش ها تاهنوز به نتیجه نرسیده است . ودلیل تفرقه وتشتت نیز هم معلوم است ، که عمده ترین ان عبارت از ترسبات ناشی ازاختلافات و انشعابات , دسایس و زدوخورد های گروهی ، شخصی دوران حاکمیت ، جاه طلبی وخود خواهی وسلیفه های بد ، بحران وخلای فکری ونداشتن موضع گیری سیاسی اصولی ودرست دربرابر حاکمیت جهادی ها وطالب ها وبه ویژه ارزیابی علط از پروسه ء سیاسی پس از طالبان و حاکمیت ودولت جمهوری اسلامی به ویژه نداشتن قابلیت استفاده اصولی وماهرارنه از فرصت ها وامکانات برای تامین حضورمستقلانه وموثر در صحنه سیاسی ودرنتیجه منحل شدن در پروسه ء سیاسی ودرواقع اگاهانه و ناخود اگاه قرارگرفتن درخدمت هیآت حاکمه ورژیم. ما از تحولات چیزی بدست نیاوردیک ، اما هیات حاکمه از حصور پراگنده و غیر موثب ان برای مشروعیت سیاسی وسیعا سو استفاده کرد. ما نه توانیستیک که ازفرصت ها و امکانات ازادی های سیاسی و مطبوعات آزاد وستیج پارلمان ونهاد های جامعه مدنی ، سازمانهای اجتماعی و احراب سیاسی به افشا گری سیاسی پرداخته از مردم حقوق مردم که از جنگ ، فساد اداری ،فقر ، طلم وستم به ستوه امده اند ، پیوند خودرا بهانان مجددا تامین نمایم وانان را برای مبارزات مسالمت امیز ودموکراتیک ببریم و جنبش های اجتماعی و توده ای را به راه اندزیم . در یک کلمه اگر متحد می بودیم وبه استفاده ازادی ها ی دموکراتیک از مردم رنجدیده وستمدیده دربرابر جنگ سالاران و حکومت ناکام ، فاسد ومفایایی وحمکرانان مزدور دفاع به عمل می اوردیم ، تعداد از کاندیدان ما میتوانیست به با وجود تقلب وتخطی ها به پارلمان راه یابند . باتقدیم احترام ، 2- 3- ... ادامه دارد .
در انتخابات ماه سنبله 1389 به تعداد 249 نفر بحیث نماینده گان مردم ولایات و بخش کوچی ها انتخاب گردیدند. اگر تعداد نفوس کشور را به 28 ملیون تخمین بزنیم ،پارلمان جدید نمایده گی از کمی بیشتر از ۱۵٪ مردم افغانستان مینماید ،. در این انتخابات تقریباٌ نصف نماینده گان دوره قبلی مجدداٌ انتخاب گردیده اند و کرسی های شان را حفظ نموده اند. در %50 جدید تعداد افراد و شخصیت های سیاسی تحول طلب و روشنفکر کمرنگ تر از دوره قبلی است. فقط آنان که در دوره قبلی خود را نه تنها بحیث انسانهای تحول پسند وروشنفکر در بین مردم تثبیت نمودند بلکه روابط مستقیم شان را با مردم محل یعنی ولایت ، ولسوالی و قریه محکم نگهداشته و محبوبیت خویش را در بین انتخاب کننده گان قبلی شان حفظ نمودند و با شایستگی اعتماد مجدد آنان را بدست آوردند. یک مثال زنده خانم فوزیه کوفی نماینده مردم بدخشان است که بیشترین آرا را در ولایت خویش و هم در میان کاندیدان زن بدست آورد. همچنان تعداد از زنان وبزرگان که در میان مردم محل از احترام و موقف خوب برخوردار بودند در بعض ولایات بیشرین راٌی ر به خود جلب نمودند. متاٌسفانه تعداد چنین انسانها در ترکیب پارلمان در حد اقل قرار دارد.
تعداد از جهادیان تنظیمی صرفاٌ در حدود همان روابط تنظیمی شان خود را " برایدن" گونه لنگ لنگان به دروازه پارلمان رسانیدند. تعداد آنان فقط با مصارف از پول های فروش از مدرک خون، جان و مال مردم در زمان قدرت شان باز هم به خرید وجدان ها متوصل گردیدند.
تعداد ی هم با استفاده از امکانات دولتی و حلقه های زنجیری مافیا ی فساد و تجارت مواد مخدر بر صندوق های رای مسلط گردیدند.
سوال این جا است که چرا وکلای مردم که در دوره قبلی خود را نماینده حلقات روشنفکری ، دموکرات و تجدد پسند میدانستند به شکست فاحش مواجه گردیدند. همچنان که تعداد از آنان که با یک سلسله پیشبینی های فانتازی گرانه و غیر حساب شده خود را مستحق کرسی پارلمانی میدانستند ، از 50 تا چند صد رای بیشتر بدست نتوانستند بیاورند.
از نظر من ممکن چند دلیل این شکست را برای آنان که خود را بی بدیل میدانستند به وجود آورد:
آنها در دوره های انتخاباتی خود را تنها با پوشیدن دریشی و نکتائی سمبول ترقی وتجدد میدانستند. با نمایش های تلویزیونی فخر فروشی نموده و تنها از خود و ابداعات خود صحبت مینمودند. با توصل به دو موضوع فوق رابطه خود را با انتخاب کننده قبلی خود قطع نمودند و حتی به آنان فخر فروشی هم نمودند. هیچ کاه موفق نشدند تا یک خط واحد را در پارلمان ایجاد نموده تا بالای مسائل مبرم انتخاب کننده گان شان متمرکر ساخته در رابطه با آن برآمد های سیاسی و اجتماعی نمایند. خود در رقابت های غیر موجه با وکلای میانه رو و شخصیت های قابل احترام محل قرار دادند. کمتر به ضرورت های محلات که از آنجا انتخاب گردیده بودند توجه نموده بیشتر خور را به فعالیت های سیاسی یک حلقه معین سیاسی نمودند. بالای توانائی و استعداد های خارق العاده که صرفاٌ ناشی از خود خواهی و من بر در برآوردی های شان میشد، مبالغه آمیز حساب مینمودند. یکی دیگر را به ساده گی متهم به این و آن میساختند. در یک کلمه: شکست ناشی از کوتاها هی که در هر مقطع زمانی باز هم تکرر میگردد.
کی مقصر است ، مردم انتخاب کننده یا این کوته اندیشان متکرر
سلام غزیزان ! موضوع بحث را دنبال می نمایم . در پایان پوست ارسالی قبلی به این جا رسیده بودم که اگر ما از خواست ها ومطالبات مردم دفاع می کردیم و در صحنه ء سیاسی حضور مستقلانه وموثر میداشتیم و هیات جاکمه و جکومت مافیایی و چپاولگر و ضد مردمی و خلقات بدنام و تجرید شده جهادی را افشا میکردیم ، امکان رفتن تعدادی به پارلمان وجود داشت . به ادامه 1.. 2- تعدادی ازرفقای که درفوق از انها نام برده شده است ، درپارلمان قبلی حضور داشتند . هر چند که وقتا به وقتا از محافل حاکمه انتقاد به عمل می اوردند و به گونه خواست و مطالبات را بلند میکردند ودرتلویزون ها ورسانه ها تبارز داشتند که توجه مردم را به خود جلب میکرد و یک نوع حضور ما را در صحنه به نمایش میگذاشت که قسما قابل تاید است . اما شورختانه که این برامد ها شخصی بوده است وبه مثابه کارشناستان سیاسی و نظامی در مطبوعات و رسانه ها ظاهر میشدند نه از نام حتی احزاب که رهبران ان وبافعالان ان بودند .هکذادرطی پنجسال هیگاه دیده وشنیده نه شده است که رفقای ما درپارلمان از نام حزب خود موضع گیر ی کرده باشد و صدای حزب خودرا به شکلی بلند کرده باشد و یاازکارنامه های ترقی خواهانه حزب وحاکمیت ما که قابل تاید وستایش مردم قراردارد ، حداقل یک بار یاد کرده باشد و درعوض متاسفانه برخی از این رفقای و اعضای سابق ولسی جرگه در سانه ها نه فقط از افتخارات حزب و حاکمیت ما دفاع نمی کرد ، بلکه به ارمانها ، افکار ، ارزش ها ، مشی و سیاست ترقی خواهانه ودموکراتیک گذشته ودرمجموع باه همه افتخارات ان به گذشته پشت باه زد و برخی از انها بلند بالا به ادرس حزب و حاکمیت نا جوانمردانه ناسزا میگفت ، چکونه از حزبی ها ومردم را که درراه ان حزب و حاکمیت قربانی ها ورنج های فروان حاکمیت جهادی - طالبی را متحمل شده اند ، انتظار حمایت ورای داشته باشند . درست است که دروضعیت سیاسی - امنیتی کنونی ، تسلط سیاسی بلامنازع نیورهای ارتجاعی و دشمنانان سابق ما در صحنه ء سیاسی ، نبود مصونیت لازم سیاسی وفزیکی و امنیت فردی ، بیداد تررویزم طالبی ، جرم وجنایت و گروه های مافیایی جنیات سازمان یافته دروجود شرکت های امنیتی خصوصی ؛ دزدی ؛ ادم ربایی و نبود قانونیت و غیر شارایط نا مساعد و.درواقع یک نوع اختناق نامریی ، تعصب ومخالفت ، ضدیت ودشمنی های مریی ونامریی هیات ونیروهای ارتجاع .ترس انها از رشد و مطر شدن مجدد ما در وضعیت سیاسی ومعدلات قدرت وغیر عوامل باز دارنده وموانع ، تبارز مستقلانه و حضور موثر نیروهای ترقی خواه در صحنه ء سیاسی دشوار است ، اما با این وجود ، جنانچه در بالا کفته امد ، شرایط نسبتا مساعدی برای کار وپیکار مستقلانه و موثر وجود داشت . تجربه نشان داده است که تنها سیاست اصولی وموضعد گیری های جسورانه ، سیاست وراهکار درست پیروزی است ، نه معاملات ناروا سیاسی . 3- اما با وجود نارسایی متذکره از فداکاری ها ، جسارت و کار وپیکار رفقای داخل کشور که پس از شکیت سخت سیاسی ،در کام اژدهار جند سره ودر شرایط دشوار کشور ، دوباره پرچم مبارزهترقی خواهانه بر افراشته کرد و می رزمند ، نباید کم بها داد وتقدیر به عمل اورد وجنبش داخل کشور به تمام قوت مورد حمایت قرار دارد ونباید(( در نقس سیل بین وجهل وزیر )) قرارگرفت . حقیقت این است که ما نسل اول ودوم وفعالان وپیش کیسوتان و رهبران سابق جنبش جنبش چپ و ترقی خواه کشور درخارج با امکانات مساعد زندگی ، کش وپش جندین موتر درهر خانه ، سوسیال ، نان واب گرم فراوان وغیر سهولت های زندگی ، نه فقط هیچگونه کاری ثمر بخش ، سازنده و موثر در مشارکت وحمایت از مبارزه و کاروپیکار رفقای داخل کشور به عمل نیاورده یم ، بلکه سوگمندانه بنا بر سرخوده گی ، از خود بیگانه گی ، مریض های سیاسی سابق ، صعف وسلیقه شخصی ، گروه سازی وگروه بازی ، ودر عقب کمپیوتور ها نشسته با جنگ انتر نیتی و سرگرمی و تخریب یک دیگر ، عامل تشتت ونفاق شده ایم و امراض سابق ونو را به داخل انتقال میدهیم وبه مثابه سیل بین های جهل وزیر تنها انتقاد وارزیابی واکثرا عرض الود نا خود اگاه جنبش ترقی خواهانه درون کشور راتخریب میکنیم . این درحالیست که در طی 20 سال پس از سقوط و در خارج کشور می توانیستیم کارهای مهم برای جنبش درداخل کشور ممکن بود . مثلا در کمپاین انتخاباتی کار های زیادی ازدست ما ساخته بود که نه کردیم ، کمک پولی ، تبلیغ در سایت ها ، ارتباط به مخلات در داخل کشور ، دوستان واقارب و رفتن به داخل کشور واشتراک در کمپاین رفقا و در ضمن دیدن اقارب وخویشاوندان و میهن محبوب که همواره به یادش هستیم ( هم صواب وهم خرما ) به رفقا مساعدت میکیردیم . در عرصه ءارتباط به احزاب چپ ومترقی اروپا ، سازمانهای اجتماعی ، پارلمان ها وحکومات اتحادیه اروپا و جامعه بین المللی که در افغانستان حضور دارند و خواست همیشه گی رفقای داخل کشور می ، کار های زیادی وجود داشت ، اما دراین زمینه که از اهمیت بزرگ برخودار است . اگر کمترین کمک مالی و ایجاد جند سایت را مثتثنا قرار دهیم ، یگر هیچ کاری برای میهن و رفقا به عمل نیاوردیم ور فقای داخل کشور اصلا نمی دانند که دراین جا برای میهن مصروف چه کاری هستیم . وطنداران درخون نسته و گرسنه و مطلوم ورفقای همسنگر ما در داخل نزدیک است ما را فراموش کنند . بنابر تمام تقصیرشکست درانتخابات را به دوش رفقای داخل انداختن غیر عیر عدلانه می باشد . ادامه دارد...
[size=150]رفقا ودوستان عزيز؛ مبحث کنونی جولانگاه بسيار خوب برای بيان حقايق دريک مسأله روز است؛ از آنهايی که باعلاقمندی اين پروسه را ادامه ميدهند ، خاصتاً آنهايی که با قبول زحمت ايده های شانرا بيان ميدارند سپاسگذارم؛ از نگاه من زمان آن فرا رسيده تا مسوؤلان طويل وعريض شورای های اروپايی ومقامهای مسؤول رسانش وفرهنگ ونظريه پردازان بجنبند ويخ ها رابشکنند، سکشتاندن انجاد فکری نياز مبرم زمان است، آنهايی که تصور می کنند با اغماض شان از مسؤوليتها کسی آنان را نمی بينند اشتباه بزرگ را متقبل ميشوند، اگر از محاسبه ملت ورهروان باکی نداريد و حساب تان پاک است حتماً در اين مباحثات وتبادل نظر رفيقانه سهم بارز خواهيد گرفت، اگر دغلی در کار است وخاک بچشم زدن رهروان ، پس در آينده شايد با افشاگری ها بنا های بزرگ خواهيم ساخت که در سايه آن روزگار بگزرايند وبا تدوير اجلاس وسخنرانی های نمايشی به فريب ادامه دهيد! اميد است چنين اشا ره ای رفقای مسؤؤل را از خواب گران بيدار سازد. باعرض احترام [/size]