[phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4505: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4507: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4508: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) [phpBB Debug] PHP Notice: in file /includes/functions.php on line 4509: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /includes/functions.php:3706) forum.Mashal.org • مشاهده مبحث - چرا نماینده گان حاکمیت ح.د.خ.ا به پارلمان راه نیافتند؟
بانوی فرهیخته ساحل سلامها و احترامات مرا بپذیرید. خرسندم از اینکه بحث خیلی مهم و درخور توجه را مطرح ساخته اید. واقعاً نتایج انتخابات برای هر عضو پیشین ح.د.خ.ا، هر انسان آگاه و میهن پرست که به نیروهای ترقی خواه و کار و فعالیت آنها در راه خدمت به جامعه و انسان زحمتکش آن دلبسته است، خیلی درد آور و تاسف انگیز است. اگر از واقعیت دور نروم، از همان آغاز کمپاین انتخاباتی نتایج فاجعه بار آن مبرهن بود. زیرا خودخواهی و عدم دور اندیشی کاندیدان روشن بود. کسانی که خود را کاندید نموده بودند، بدون مطالعه از امکانات شخصی، سیاسی، برنامه روشن کاری و پلان تبلیغاتی، بدون مفاهمه با یاران و همرزمان و رهبری سازمانها و احزاب مربوطه شان به این کارزار نابرابرو نامساعد پرداختند. آنهم با آنقدر شتاب و عجله که گویی راه چند ساله را در یک شب طی نموده باشند. فقط به همین دلبسته بودند که عکس های بزرگ و پوستر های شان جاده های مزدحم شهرها و محلات را آذین بخش سازد و مانند ستاره های فلمی شهر آفاق گردند.در ان مقطع آنها تنها به قهرمانان خیالی و آدم های تشنه به قدرت و افتخارات پارلمانی و امتیازات آن میماندند، تا به آنانی که خود را مدافع منافع مردم میپدارند، یک عمر در راه خدمت به آنها مبارزه کرده اند و دهها و صدها مشکل و نابسامانی را در زنده گی بخاطر خدمت گزاری به آرمانهای ترقی خواهانه متقبل شده ند. این حالت واقعاً مایه تأثر و تألم بود، که چرا ما انقلابیون و کسانی که هنوز هم در ظاهر گلو پاره کرده و خود را خدمتگاران واقعی جامعه می پنداریم به شکلیات موضوع دلبسته و برخورد واقعبینانه نسبت به قضایا نداریم. شما بهتر میدانید که بدترین مرض روشنفکری سوگمندانه که امروز در وجود هر رفیق حزبی ما که یک عمر مبارزه کرده است، خانه کرده و او را به یک عنصر فاقد درک سالم از وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ما مبدل ساخته اند. بسیاری ها به این امید در کارزار انتخاباتی پرداختند تا نه تنها در صورت پیروزی صاحب آرگاه و بارگاه گردند، بلکه قصد همان پاکی(1) سالهای پیشتر را نیز گرفته و در شیرپور و شیرچور از برادران مجاهد عقب نمانند. در غیر آن همچو برخورد سطحی نگرانه را چطور می توان عنوان کرد. به هرحال اگر به کاندیدان پارلمان که خود را نماینده جنبش ترقی خواهانه و دموکراتیک کشور می پنداشتند، نظر اندازیم آنرا می توان به سه گروپ تقسیم کرده و بالای آن مکث نمود. 1- انانی که در دور پیشن پارلمان به صفت وکیل انتخاب گردیده بودند. 2- آنانی که در داخل کشور زنده گی کرده و یا کاندید کدام حزب و سازمان بودند و یا هم بصورت انفرادی خود را کاندید نموده بودند. 3- کسانی که از اروپا به این کارزار پیوستند. ادامه دارد
بانوی آگاه ساحل جان! نخست خرسندم که شما با واقعبينی شماری از گفتنی را شجاعانه بيان و حداقل دوستان ورفقا را متوجه رسالت تاريخی واجتماعی شان ساختيد، من با طرحها وپرسشهای های تان در زمينه اينکه چرا نماينده گان حاکميت ديروز به پارلمان را نيافتند وبا دلايلی که وضاحت داده ايد همگام ميباشم. دو اينکه اگر همه رفقا ودوستان بخاطر داشته باشند قبل از آغاز روند انتخابات پارلمانی من وديگران طرحهای مشخص را از چينل رسانه ها وهمچنان يکی دوشب از چينل پالتاک پيشکش ودوستان( نيروهای چپ ودموکراتيک) را فراخواندم تا با آماده گی های لازم وارد اين کار زار شوند، پيشنهاد ها مشخص وراهها را روشن ساختم، اما از اينکه همه ما عقل کل شده ايم واز خود راضی کسی به نکات نظر اين خدمتگار وخير خواه نه تنها عطف توجه نکرد ، به استثنای چند دانشمند والا مقام ويکی دو رهبر والا مقام پيشين که از خواندن نوشته های من اطمينان دادند واز آن حمايت کردند که موجب تشويق من شد، اما کسانی که در پراتيک وارد اين کار زار شدند نه به پيشنهاد ها من ونه به تاکيد بر وجوه مشترک اعتنايی کردند و باعجله وشتاب گوی سبقت در کانديداتوری ربودند وآنهم نه از نام کدام سازمان سياسی بلکه همه مستقلانه اعلام موجوديت کردند که هم از حمايت سازمان برخوردار نشدند وهم مردم عامه نسبت به آنها اعتماد نکردند در نتيجه کمترين کسان به پارلمان راه يافتند که به تناسب گذشته در سطح نهايت نازل قرار دارد. تجارب واندوخته های نهضت مشروطيت ودور های هفت، دوازده وسيزدهم پارلمان می آموزاند که رمز پيروزی نيروهای مترقی در به ميان آوردن جبهه مترقی در قبل وبعد از انتخابات بود ومن اين مطلب را به تفصيل ومثالهای فراوان مطرح وخاطر نشان نمودم، اما نه گوش شنوا وجود دارد ونه زبان گويا که در وقت وزمان آن به مسايل واکنش نشان داده شود. يکی از دشواری آنست که هيچ کس خود را مُسؤول نمی داند هرکله وبر خيال است، در چنين وضعيت دشوار است از کسی توقع نمود که يا خود خوب به انديشند ويا به نظر چند متفکر اعتنا کنند. در شرايط کنونی همه تئوريسن، تحليلگر واستراتيژيست شده اند، پس در چنين اوضاع واحوال چه گونه ميتوان توجه ياران را به حرفهای ساده ( اتحاد ، همبسته گی، ساختن جبهه دموکراتيک ترقی خواه برای انتخابات ) جلب کرد، شماری از دوستان ديروز ما به طور کل شرکت در پارلمان وشرکت در انتخابات رياست جمهوری را رد وباطل ميدانند. اين در حالی است که رهبران پرولتاريای جهان ورهبران فقيد نهضت مترقی افغانستان همه وهمه هم در ارتجاعی ترين پارلمانها شرکت کردند وهم شرکت در پارلمان رامنحيث شکلی از مبارزه مسالمت آميز موجه دانسته و رهروان را تشويق می کردند که از اين وسيله دموکراتيک بايد بهره برد. دشواری همين هم است که نخست همه گان را به شرکت معتقد ساخت وسپس در جبهه دموکراتيک وترقی خواه شرکت نمود. حقيقت جو
دانشمند گرامی آقای بابک با تقدیم سلام و حرمت بی پایان به شما، خواستم بنویسم که با بزرگواری تان کم حوصله نشوید.بگذارید اگر دوستان نمی خواهند با نام اصلی شان به بحث بپردازند، با نام مستعار موضوع را پیگیری و ابراز نظر نمایند. کاش همه دوستان همانند شما با نام اصلی خویش مینگاشتند. حال که این آرزومندی ما را عملی نمیدارند، شما نیز خرده نگرفته و مانند همیشه نکات نظر تان را مطرح سازید. نکته مهم همین است که هدف برآورده شود و اگر ما بتوانیم حداقل یک مجموعه یی ازنظریات سودمند را جمع بندی و به مسوولین احزاب و سازمانها ارائه داریم، کار بزرگی رادر نزدیک شدن نظریات و سیاست گزاری ها در موارد مهم انجام داده ایم. به امید به خوانش گرفتن یک مطلب جالب مانند همیشه از شما پیرامون بحث مطروحه. با سپاس ساحل
با سلام و آرزوی تمنیات نیک به همه رفقا و دوستان محترم، اگر با نگاه مختصر به گروپ های بالا نظر بیفگنیم میتوان آنها را چنین برشمرد: 1- گروپ نخست با آنکه در فرکسیونهای مختلف پارلمانی گردهم آمده بودند، اما با نگاه به کارنامه های وکالت آنها بخوبی می توان دریافت که آنها نتوانستند شعارهای انتخاباتی شانرا تحقق بخشند.نقص عمده و بزرگ این وکلای محترم این بود که بنابر تفاوت های سلیقوی و نزاکت های غیر لازم شخصی و سیاسی نتوانستند فرکسیون وکلای چپ دموکراتیک را ایجاد نمایند. اگر این مامول در درون پارلمان برآورده میشد، می توانست همچو فرکسیون به یک قوت مبدل گردد. اما با دریغ که رفقا علومی، سرمچار، گلاب زوی،هلالی، فیض الله ذکی و هلال که دو نفر اخیر از سوی جنبش اسلامی شمال به پارلمان راه یافته بودند، نظر به تعهدات شان با جبهه ملی آقای ربانی پیوستند. آنها در درون پارلمان به دفاع از منافع برادران جهادی پرداخته و از رفقای شان بریدند. بخش دیگر شامل رفقا کبیر رنجبر، جوینده، وطنوال، جانگل کارگر، سمکنی شهید( در حادثه تیراندازی 8 ثور در مراسم رسم و گذشت به شهادت رسید) با خط سوم یکجا شدند. در ین حلقه که روشنفکران و عمدتاً هواخواهان رژیم جمهوری دموکراتیک افغانستان گردهم آمده بودند، گاهی از سیاست های دولت آقای کرزی حمایه می کردند و زمانی هم در انتقاد از سیاست های رسمی دولت قرار داشتند.اما کدام کار محسوسی به نفع مردم در مجموع انجام داده نتوانستند. چیزی که به عقیده این حقیر سراپا تقصیر محسوس بود، این نماینده گان منتخب کمتر چه که هیچ در حوزه های انتخاباتی شان حضور نرسانیدند.من که بصورت منظم اخبار تلویزیونی را تعقیب میکردم، روزی نشنیدم که آقای علومی( البته به استثنای کمپاین انتخاباتی آقای داکتر عبدالله) به کندهار، هلال به اندراب،گلاب زوی به خوست، هلالی به فراه سفر کرده باشند. تا جایی که خاطره ام یاری میدهد اکثراً این دوستان بزرگوار در سفرهای خارج مصروف بودند. بعضی از آنها همواره به دیدن اعضای خانواده، اقارب و خویشاوندان خویش و گهگاهی هم برای کارهای سیاسی و اشتراک در جلساتی از این قبیل به سفرهای در اروپا، امریکا و اینجا آنجا در گردش بودند. شاید مبالغه نباشد اگر گفته شود که شاید هم بعضی از این عالیجنابان در طی دوره وکالت شان به ولایات مربوط و در حوزه های مربوط سفر نکرده اند. از همینرو امید پیروزی برای خود آنها نیز خیلی کمرنگ بود. زیرا چه خوب گفته اند از کوزه همان طراود که در اوست. با همچو کار ضعیف مردمی، چانس پیروزی خیلی محدود بود. با وصف کمبود بالا، برنامه های انتخاباتی این دوستان مشخص و معین نبود. اگر که بود، پس در مطبوعات طور شاید و باید بازتاب نیافت. شاید بیشتر این رفقا به مناسبات قومی و وابستگی های سیاسی دلبسته بودند و تصور می کردند که بمانند دور پیشتر می توانند به کمک و حمایه دیگران بدون اشکال به پارلمان راه یابند. یا اینکه اصلاً قصد مبارزه برای بازگشت به پارلمان را نداشتند و به گفته مردم به گپ بند مانده بودند و خود را کاندید کرده بودند. به هرحال با درنظرداشت ریزرف های فراوانی که آنها در دور نخست بدست آورده بودند، امکانات مانور و پیروزی فراوان وجود داشت، که با دریغ مورد استفاده قرار نگرفت. کاش این رفقا مانند آقایون ذکی و هلال اصلاً خود را کاندید نمی کردند، تا اکنون با باخت آنها، کام ما تلخ نمی گردید. ازهمینرو هم ناگزیر واقعیت ها را از دیدگاه خود بنویسم، تا باشد که عزیزان ما بدانند که ما راهیان حق و عدالت با چشمان باز نظاره گر هر گام و هر اقدام انها بوده و اینرا آرزو داریم که رفقای ما پیشتاز پیشتازان بوده و درفش برافراشته حزب و نام رهبر ما را که اکنون نیز پس از گذشت 40 سال آواز او در درون پارلمان کشور طنین انداز است، با افتخار در اهتزاز بوده و جاویدان باشد. ادامه دارد
سلام رفقای ارجمند، امید آخر هفته خوشی را دنبال نمایید. در ادامه بخش پیشین می پردازم به معرفی گروپ دوم کاندیدان. 2- همانگونه که در بالا اشاره گردید شماری از اعضای پیشین نماینده گان جنبش چپ- دموکراتیک در داخل کشور یا در تفاهم با احزاب و سازمانها و یا هم بطور انفرادی خود را در پارلمان کاندید نمودند. پیش از اینکه به بحث و ارائه جزئیات بیشتر پیرامون این کته گوری بپردازم، باید بنویسم که: جای تعجب و تاثر فراوان اینکه در جمع کاندیدان احزاب( همانگونه که می گویند یکبام و دو هوا )در بعضی موارد برخورد صورت گرفت. مثلاً با آنکه حزب متحدملی و نهضت فراگیر پروتوکول ادغام را امضا و کار را برای کنگره حزب واحد ادامه میدهند، در شهر کابل بدون مشوره و تفاهم با جانب نهضت فراگیر قبلی، حزب متحد ملی فرد مورد نظر خویش آقای ببرک شیرزاد را کاندید نمود.کاری که رفیق علومی در کندهار نیز همچنان از نام حزب خویش انجام داده و خود را نامزد کرد و در عمل به توافقات و پروتوکول های وحدت میان نهضت فراگیر و متحدملی برای نزدیک شدن، پشت پا زد. اینکه این اقدام نظر به تعهدات با ائتلاف تغییر و امید انجام یافته تا از کمک آنها در انتخابات مستفید گردند یا روی کدام عامل دیگر، بعداً روی ان مکث خواهد شد. اما حال بر می گردم به اصل قضیه پراگنده گی و عدم توافق لست های کاندیدان میان احزاب و سازمانهای مستقل در سطح کشور باعث گردید تا متاسفانه هیچکسی ه پارلمان راه نیابد. به گونه مثال در شهر کابل با آنکه تجربه انتخابات پیشتر نیز وجود داشت نزدیک به 20 تن از کسانی که دیروز از اندیشه های ترقی خواهانه دفاع و حمایت می کردند، و شماری از آنها همین اکنون نیز با فعالیت در احزاب و سازمانهای راجستر شده مصروف مبارزه هستند، خود را کاندید نمودند. آنها نه تنها با هم پیرامون کاندیدهای پیشتاز که امکان برد شان بیشتربود به تفاهم نرسیدند، بلکه در رابطه با بسیاری مسایل مبرم در پروسه انتخابات نیز تفاهم نکرده و هرکس تنها به فکر تبارز خودش اقدام کرد و در نتیجه هیچ کسی به پارلمان راه نیافت. به گونه مثال تنها شهرکابل را مثال میدهم. اینکه شماری از آنها مانند آقای خلیل رومان، احمدسعیدی، محمدعثمان نجیب،جنرال طاقت و تنی چند یا از گذشته شان بریده و یا بنابر منافع مقطعی در دور و حوش حاکمیت کابل و یا جبهه مخالف و یا هم در دوری از هر دو کار و زنده گی مینمایند، کاریست مربوط خودشان. اما در این میان کسانی که عملاً عضویت احزاب و سازمانهای سیاسی را دارند، بصفت کاندیدان مستقل خود را مطرح ساختند. در این میان می توان از آقای مرتضی کیوان بشرمل رئیس حزب مجمع فعالین صلح که در بین رفقا به نام حزب آقای خدایدادبشرمل معروف است، میراحمد جوینده عضو هیات اجراییه حزب واحد، جانگل کارگر عضو هیات رهبری حزب واحد، داکتر کبیر رنجبر رییس حزب، سیدمحمدگلاب زوی نام برد. اگر تفاهم میان این افراد و دو سه تن از چهره هایی که از خارج به جمع کاندیدان پیوسته بودند چون رفقا مزدوریار،انجنیر نعمت، اصغرخیل منگل صورت می گرفت و رأی بین آنها تقسیم نمیشد، بدون شک امکان آن وجود داشت تا حداقل 5 تن آنها به پارلمان راه می یافتند. اما از برکت بی اعتمادی، بی باوری، خودخواهی و عدم برخورد دلسوزانه امروز ما یکی از انها را هم در پارلمان چه که در ردیف بالایی کاندیدان ناکام هم نداریم. حین پراگنده گی و عدم تفاهم در سایرولایات وجود داشت.مثلاً درولایت بلخ سه تن از اعضای حزب واحد خود را اندید نموده بودند، و هیچکدام نتوانستند تا به نفع یکدیگر کنار بیایند. این در حالیست که چند تن از نماینده گان جنبش ترقی خواهانه یا حزب دموکراتیک خلق در آنجا یا در تفاهم با مسوولین ولایت و یا هم به طور مستقل خود را کاندید نموده بودند. در نتیجه تنها اسد شریفی( پسر شجاع الدین شریفی) که با حمایه معلم عطا کاندید شده بود، به پارلمان راه یافت. اما بدبختانه که او حالا از قاعده و قراری که در سالهای پیش به آن می الید فرسنگها دور است! به هرحال از همه اولتر جا دارد تا از احزاب و مسوولین آنها پرسان کرد که چرا کاندیدان شما ولو که خود را مستقل همه کاندید کرده بودند، مورد حمایه شما قرار نگرفتند؟ آیا نمیشد که کمپاین انتخاباتی را از طریق حزب پیش می بردند و اعضای حزب در تبلیغ برنامه انتخاباتی سهم می گرفتند. از همه مهمتر اینکه این احزاب آیا در مرکز افغانستان همین امکانات را نداشتند که تمام نیروی خود را به نفع یک کاندید پیشتاز و موثر از حزب شان بسیج می کردند؟،چه رسد به ولایات. در حالی که بسیاری از رهبران می گویند که در فلان ولایت 20 هزار عضو و در فلان ولایت 40 هزار عضو داریم. حتا در هلمند جنگ زده و یا نورستان جنگ زده و فتی شمار اعضای حزب خود را به 10 -20 هزار نفر معرفی میدارند، چرا پس در کابل، هرات، کندهار، بلخ، بغلان وولایات نسبتاً امن تر ما از همین کمیت بزرگ(!) استفاده نکردیم؟ آیا این همه اعضای حزب آدمک های برفی بودند که در روز انتخابات آب شدند و به جویبار ها ریختند؟ یا اینکه ما صداقت لازم حزبی را نداریم و با کتمان واقعیت ها میخواهیم خاک به چشمان رفقای خود بریزیم!!! باید این پرسشها بی پاسخ نماند. در غیر آن محکمه وجدان ما را آزار خواهد داد. باید بگوییم که چرا ما کاندیدان را به گفته مردم در میدان خدا و راستی گذاشتیم. همچنان این پرسش را باید از خود کاندیدان نیز مطرح ساخت که کجاست همان پشتوانه قومی و مذهبی تان؟ به طور مثال آقای جوینده چرا نتوانست مانند انجنیرعباس نجبه های قومی ، روشنفکران و جوانان و چهره های سرشناس مذهبی را در دور خود جمع نماید. به گونه مثال یکی از جراید مطرح کابل که از سوی جوانان با افتخار ملیت هزاره پیش برده میشود، کاملاً وقف کمپاین انجنیر عباس قرار داشت. جالب اینکه در جمع همین روشنفکران کسانی وجود داشتند که در کمپاین ریاست جمهوری به نفع آقای داکتر حبیب منگل کار می کردند.آیا نمیشد به آنها مراجعه کرد و از فهم، دانش، و تجربه آنها در تکنالوژی کاربرد سامانه های انترنتی استفاده کرد؟ جا دارد تا احزاب و سازمانها نتایج انتخابات را نه به گونه سرکاری به بررسی و نقد بگیرند، بلکه با تحلیل و تجزیه دقیق و همه جانبه آنرا بررسی و کسانی را که در زمینه کوتاهی نموده اند، مورد بازخواست قراردهند. حالا که ما خود را معتقد به امردموکراسی میدانیم، ایجاب مینماید تا رهبران احزاب کفاره این باخت بزرگ را پرداخته و داوطلبانه مسوولیت شکست را بپذیرند و از مقام های رهبری کنار بروند. وقتی ما سایر پروسه ها را از دیگران پیروی و تقلید می نماییم، این ژست را نیز باید بپذیریم که رهبران بازنده دواطلبانه استعفا داده و رهبران جدید و تازه نفس برنامه های دقیق و مشخص را از همان نخستین روز انتخاب شان در منسآ اجرا قراردهند. با این حال همه کاندیدان چه انانی که دگر خود را به گذشته شان منسوب نمیدانند و امروز با طرح های نو در اطراف اهرم های قدرت خود را جا زده اند، چه آنانی که با باور به گذشته پربار و افتخار به راه رفته شان و چه آنانی که مربوط به یک حزب و سازمان هستند، اینرا باید چون درس عبرت مورد کالبد شگافی قرار داده و با این شکست فاحش بار دیگر وارد همچو کار زار ها نشده و بگذارند تا افراد تازه با دیدگاههای تازه و چانس بیشتر پیروزی به میدان آیند. جا دارد تا ما ازشق وطنی که قصد خود را باید بگیرم، صرف نظر کرده و به شکل واقعبینانه به امکانات و توانایی خویش اندیشیده و حق افراد مستحق را سلب ننماییم. در غیر آن دور دیگر انتخابات واقعاً خرین میخ نابودی را به تابوت جنبش چپ و دموکراتیک کوبیده و باید در آنصورت با همه چیز وداع گفت! ادامه دارد