[عظیم بابک]

اشتباهات تایپی چنین خوانده شوند:
میگردن=====میگردند
سیاسی ، تشکیلاتی ، زعامت

[عظیم بابک]

[بسم الله]

رفیق بابک عزیز، من هم منتظر همین نظر شما بودم. اما فراموش نکنید که تا کنون انتخابات از سطح واحدهای اولیه، ولایتی، شهری و کشوری آغازو به شورای اروپایی انجامید. بناً چند انتخابات نه، بلکه در سطوح مختلف و بمنظور ایجاد ساختارواحد اروپایی حزب واحد انتخابات راه افتیده بود.
اکنون امید آن میرود تا حین پروسه در داخل کشور با موفقیت انجام پذیرفته و کنگره حزب واحد دایر و رهبری سراسری انتخاب گردد.
اما راستش از عدم حضور فعال اعضای حزب واحد در فوروم من هم انتقاد دارم. امید که این نقیصه به زودی رفع گردد.
صحتمند باشید

[هردم شهید]

[داوود]

هر دم شهید محترم، از طرح شما درک میگردد که تازه از کابل بازگشته و جای خوشی است که دو بار سفر تان به وطن تصور شما را نسبت به جایگاه حزب واحد در میان نیروهای چپ در داخل افغانستان روشنتر ساخت.
من فکر میکنم که بسیاری از دوستان و منجمله جناب شما بیمورد موقف شورای اروپائی حزب واحد را نسبت به هسته مرکزی آن حزب در کابل پر رنگ جلوه میدهید.
میخواهم با صراحت به شما و سایر دوستانی که همچو می انگارند ابرازبدارم که رهبری شورای اروپائی چه دیروز و چه امروز خود را بمثابه اعضای مطیع حزب در برابر تصامیم و فیصله های ارگانهای رهبری حزب در کابل دانسته و هیچگاه از دساتیر و رهنمودهای آنها شانه خالی نکرده اند.
اینکه خوشبختانه و یا بدبختانه شمار زیادی ازکادرها و رهبران حزبی در اروپا تشریف داشته و آنها عضویت حزب واحد را دارند، به معنی آن نیست که خود را نسبت به رهبران حزبی در کابل مطرح و مهم بشمارند. همه آنها با تمام وجدان و باور کامل از رفقا در افغانستان بمثابه رهبران حزبی که سکان رهبری حزبی را در دست دارند، پشتیبانی و حمایه کرده و آنها را بمثابه ناجیان آرمانهای سرکوفته نسلهای پیشین مبارزان راه ترقی و سعادت انسان در کشور ما می شناسند.
باز هم به تأئید از حرف شما که اروپا و سازمان اروپائی حزب واحد بمثابه یکی ازارگانهای مادون تنها برای تقویت فکری و بنیه مالی حزب تلاش ورزیده و هیچگاه خود را مقام بالاتر از مرکز نمی شمارد.
چیزی که به رشد استعداد های خلاق نسل جوان در درون حزب و بالاکشیدن بهترین ها از میان جوانان در ارگانهای رهبری کننده حزب مطرح است، من به این باورم که تحقق این امر کار یک روز و دو روز نبوده بلکه به پلان گسترده و راهکار های معینی نیازمند است.اما خوشبختانه که زمان در همین مسیرحرکت کرده و باید رشد نیروی جوانان به سیاست استراتیژیک حزب واحد مبدل گردد، که بدون شک همینطور خواهد بود.
با تمنیات نیک

[عظیم بابک]

[عبدالحکیم وطنیار]

عظیم جان بابک،
شما خود میگوئید و خود تائید میکنید. سازمانهای را که موجودیتِ شان برایتان خوشایند نیست «ریز» میخوانید و گروپ مورد نظرتانرا «یک حزب بزرگ»، «حزب با معنای اصلی کلمه» و غیره...
در شاعران پشتون یک ادم بود بنام عبدالرحمن. یک بیتِ بسیار خوبش بیادم امد که با طرز برخورد شما صدق میکند:
که څوک تله د انصاف په لاس کې درکړي
د بل آس او خپل ټټو به برابر کړې

اینرا بدانید که اگر راز کامیابی تنها در کمیتها میبود، در انصورت باید تا هنوز «حزب واحد» لا اقل بر مشکلات درونی خود غلبه حاصل کرده بود.
دیگران هرچه کردند شما بالایشان اتهام وارد میکنید که گویا از «شهرت» دکتور نجیب الله استفاده میکند ولی این واقعیت را فراموش میکنید که نجیب الله شهید در پهلوی شهرتش برای وطن و مردمانش ارمانهای نیز داشت. روش است که نه مجاهدین به آن ارمانها تحقق خواهد بخشید و نه هم کسانی که دست به دست مجاهدین داده پوز حزب را بر خاک مالیدند.
یگانه کسانیکه در حال حاضر برای تحقق آرمانهای نجیب الله شهید و حزب وطن حاضر و اماده هستند همین اشخاص هستند که در همین سازمانها منسجم گردیده اند که به زعم شما «ریز» هستند.
شما در مورد سرنوشت و ایندۀ حزب وطن تشویش نکنید، طرفداران این راه خودشان برای خود رهبر را انتخاب میکنند. شما توان و انرژی تانرا صرف کارها و راه های سازید که بر آن معتقد هستید. البته این یک مشورۀ دوستانه است از روی کین و طعن.

با تشکر از اینکه تلاش همدردی نموده اید.
(نوت: و لطفاً از نشر این سطور ترس نداشته باشید و قضاوت را به خوانندگان بگذارید.)

[عبدالحکیم وطنیار]

عظیم جان بابک،
شما خود میگوئید و خود تائید میکنید. سازمانهای را که موجودیتِ شان برایتان خوشایند نیست «ریز» میخوانید و گروپ مورد نظرتانرا «یک حزب بزرگ»، «حزب با معنای اصلی کلمه» و غیره...
در شاعران پشتون یک ادم بود بنام عبدالرحمن. یک بیتِ بسیار خوبش بیادم امد که با طرز برخورد شما صدق میکند:
که څوک تله د انصاف په لاس کې درکړي
د بل آس او خپل ټټو به برابر کړې

اینرا بدانید که اگر راز کامیابی تنها در کمیتها میبود، در انصورت باید تا هنوز «حزب واحد» لا اقل بر مشکلات درونی خود غلبه حاصل کرده بود.
دیگران هرچه کردند شما بالایشان اتهام وارد میکنید که گویا از «شهرت» دکتور نجیب الله استفاده میکند ولی این واقعیت را فراموش میکنید که نجیب الله شهید در پهلوی شهرتش برای وطن و مردمانش ارمانهای نیز داشت. روش است که نه مجاهدین به آن ارمانها تحقق خواهد بخشید و نه هم کسانی که دست به دست مجاهدین داده پوز حزب را بر خاک مالیدند.
یگانه کسانیکه در حال حاضر برای تحقق آرمانهای نجیب الله شهید و حزب وطن حاضر و اماده هستند همین اشخاص هستند که در همین سازمانها منسجم گردیده اند که به زعم شما «ریز» هستند.
شما در مورد سرنوشت و ایندۀ حزب وطن تشویش نکنید، طرفداران این راه خودشان برای خود رهبر را انتخاب میکنند. شما توان و انرژی تانرا صرف کارها و راه های سازید که بر آن معتقد هستید. البته این یک مشورۀ دوستانه است از روی کین و طعن.

با تشکر از اینکه تلاش همدردی نموده اید.
(نوت: و لطفاً از نشر این سطور ترس نداشته باشید و قضاوت را به خوانندگان بگذارید.)

[عبدالحکیم وطنیار]

عظیم جان بابک،
شما خود میگوئید و خود تائید میکنید. سازمانهای را که موجودیتِ شان برایتان خوشایند نیست «ریز» میخوانید و گروپ مورد نظرتانرا «یک حزب بزرگ»، «حزب با معنای اصلی کلمه» و غیره...
در شاعران پشتون یک ادم بود بنام عبدالرحمن. یک بیتِ بسیار خوبش بیادم امد که با طرز برخورد شما صدق میکند:
که څوک تله د انصاف په لاس کې درکړي
د بل آس او خپل ټټو به برابر کړې

اینرا بدانید که اگر راز کامیابی تنها در کمیتها میبود، در انصورت باید تا هنوز «حزب واحد» لا اقل بر مشکلات درونی خود غلبه حاصل کرده بود.
دیگران هرچه کردند شما بالایشان اتهام وارد میکنید که گویا از «شهرت» دکتور نجیب الله استفاده میکند ولی این واقعیت را فراموش میکنید که نجیب الله شهید در پهلوی شهرتش برای وطن و مردمانش ارمانهای نیز داشت. روش است که نه مجاهدین به آن ارمانها تحقق خواهد بخشید و نه هم کسانی که دست به دست مجاهدین داده پوز حزب را بر خاک مالیدند.
یگانه کسانیکه در حال حاضر برای تحقق آرمانهای نجیب الله شهید و حزب وطن حاضر و اماده هستند همین اشخاص هستند که در همین سازمانها منسجم گردیده اند که به زعم شما «ریز» هستند.
شما در مورد سرنوشت و ایندۀ حزب وطن تشویش نکنید، طرفداران این راه خودشان برای خود رهبر را انتخاب میکنند. شما توان و انرژی تانرا صرف کارها و راه های سازید که بر آن معتقد هستید. البته این یک مشورۀ دوستانه است از روی کین و طعن.

با تشکر از اینکه تلاش همدردی نموده اید.
(نوت: و لطفاً از نشر این سطور ترس نداشته باشید و قضاوت را به خوانندگان بگذارید.)

[ساحل]