عجب آدم شوخی هستید آقای فیصی ! ، با آنکه با هم شوخی نداریم ، دست می اندازید و ما بخت برگشته ها را بازهم انگولک میکنید.کودتای ثور را انقلاب میخوانید و مرگ خیبر را به گردن خلقی ها میبندید
.چهار تا نظامی خونگرم ،تابعیت از امین کردند ورژیم داود را سرنگون ،اگر نام آنرا انقلاب میگزارید میخواهم با کمال افتخار ظهور یک علامه احسان طبری نو را بشارت دهم و رشک توده ایی را بر انگیزم و بگوم کم از شما نیستیم.
حزب اسلامی حکمتیار با کمال افتخار سو قصد به جان ببرک کارمل فقید را با هزار نشانه و سند به عهده میګیرد و شما آنرا با هزار حدس و گمان به گردن خلقی ها و غوربندی و کی و کیها تهمت میبندید بیایید شمار کنیم این نظامی های با جسور هفتم ثور چقدر مایه از خود به گذاشتند :
جنرال قادر:ابشان که طول عمرانصیب شا ن کند ، یکی از ناتوان ترین وزرای دفاع بودندو اما در عین زمان ، آدم بسیار توانمند در در زدو بند و قومندانی از نوع بسیار وقیحانه و بازاری آن .نه تفکر سیاسی داشتنذ و نه دارند ، و نه توانمندی درک حوادث را دارا .آخرین گفت و شنود او را با سی ان ان بشنوید و ار تناقض گویی او شاخ بکشید.
جنرال وطنجار :آدم بسیار وطندوست و اما احساساتی و درګیر عافطه و هرچه بود آدم سیاسی نبود و از درک اوضاع سخت عاجز.سه بار به وزارت دفاع رسید و اما هر بار چه کرد ؟هیچ نکرد جز بی مبالاتی و عدم درک وضعیت سیاسی .آخرین بار وزارت دفاع را گذاشت و رفت به وزارت داخله و باحاجی پاکتین صاحب که آدم عاجزی است یکجا شد و بعد ازیورش موتلفین از عقب وزارت داخله فرار کرد.فراموش نکنیم این همان وطنجاری بود که اساسی ترین نقش را در پیروزی کودت هفتم ثور بازی کرد اما اینبار نه امین بود و نه داکتر شهید که به او فکر سیاسی بدهد.او از درک اوصاع بسیار عاجزبود.خدایش بیامزرد .
گلاب زوی :آدمی است جرار و بسیار موقع شناس.از هر فرصت برای جای پای یابیدن میخواهد سود ببرد.افتخار او ضدیت با امین بود و بس زیرا که میدانست جان به سلامت نمی برد.همیشه به راس قدرت مینگرد و با هر که دمساز میشود ،چیزی که ندارد درک سیاسی است و همیشه به تاکتیک ارزش قایل است تا به استراتیژی.هرچه که بود ،اما زبده گی او در اداره و انکشاف وزارت داخله غیر قابل انکار است.سیاستگر نیست اما فرصت شناس خوبی است و همیشه دنبال یک رهبر است مهم نیست کی .
جنرال رفیع:از او چه بگیویم ؟ وزیر دفاع موفق ؟ عضو موثر بیوروی سیاسی ؟ هیچ .آدم بی رنگ و بوی .
از سروری ، تنی ،مزدور یار ،عمر شهید و دگران چه بگویم کدامشان سیاسی بودند ؟
اگر بشمارم یک من شود جناب علامه عبدالواحد فیضی .همینان که به حرف شما انقلاب کردند و به نظر من کودتا ، آدم های سیاسی نبودند ،نظاتی های خونگرم بودند که تماما ارزش های اجتماهی را برباد کردند بی آنکه حود بدانند.امین سود برد و دگران نی.بیچاره تره کی نیز ندانست که چه شد و چه خواهد شد.کارمل فقید نیر با تره کی بعد از زندان فهمیدند که چه وافع شده است.
هفتم ثور انقلاب نبود ،یک کودتا بودکه اراده چند نفر در ان دخیل بود.در ایران انقلاب بود که حجم و گستره ای آنرا شما میدانید.
شوخی را بگذارید کنار ،اګو خرف مرا نمی پذیرید ،حرف همان چنرال قادر را بپذیرید که میگوید:آن کودتا اشتباه بیش نبود.علاقه مندی شما به وطن ورفقا معنای اینرا ندارد که در گذشته هرچه اتفاق افتاد درست بود.با آنکه شما را نمیشناسم اما درک میکنم که آدم رفیق دوست و حزب دوست هستید اما من شما را وطن دوست نمیشمارم زیراکه بیشتر به حقانیت هفتم ثور میکنید تا به رنج های مردم که برای آن عضویت حزب را پذیرفته بودید.رهبران آنچه ګردند که امیر عبدالرحمن نکرد.داکتر شهید اگر در پی اصلاح برآمد بسیار نا وقت بود و یا برایش ناوقت ساختند .