فیس بوک
میترا ساحل را سلام و صد سلام !
این مختصررا ، از چهره نما یا که فیس بوک " سازمان دموکراتیک جوانان " بر داشته ایم .جالب است که،قرار گیری تصویر داکتر نجیب الله با برخی از کدر رهبری سازمان بروی چهره نما ،مبنای این گفت و شنود قرار گرفته است .در حالیکه آن چهره نما در پی آنست که با گردآوری یادداشت و خاطرات و تصاویر اعضای سازمان دست به انتشار کتابی بزند که حد اقل چهره سازمان را در آنزمان به نمایش گذارد و طیعیتا به مجموعه ی گوناگونی از تصاویر دست خواهند یابید ،که کاری است با ارزش ږ هیچ ربطی به تصویر رهبران ندارد.
نور محمد سنگر :دوست عزیزی که این عنوان تاریخی را برگزیده اید سلام و همیشه سلام.از اولین عکس روی تصویر نیات غیر واقعبینانه شما نسبت به این سازمان پر افتخار مشخص است، بمثابه یکی از سابقه داران سازمان خواهشمندم که این نام را جهت بهره برداری های غیر مشروع خود قرار ندهید
چهره نما ی سازمان جوانان:سلام سنگر عزیز ،قرار دادن آن تصویر ،دلیلی نمشود که رویکرد خاصی در میان باشد.واما پرسشی دارم:چرا در این صفحه که در صدد بازگذاری تاریخ سازمان است ،پای اختلافات سیاسی را میکشانید ؟
شما بخواهید یا نخواهید ،رویداد ها چنان که واقع شده اند ،باقی میمانند.با کار نامه کی دلبسته اید و با کارنامه ی سیاسی کی ،سر تفاهم ندارید حق شماست.اینجا اما باز گذاری تاریخی رویداد هاست نه باز نگری آن .مشق های شما را با آن زبان درشت خوانده ام و با بسا برداشت های شما موافق نییم اما،کار های شما در رف کتابخانه من همیشه خواهد ماند. تحکم نکنید ما نیز یاد داریم چگونه چشم بگردانیم و زبان به درشت خویی باز کنیم.حاصلی مگر پی خواهد داد؟پیشاپیش میدانیم و میدانید که نه
سنگر:
رفقا و دوستان عزیز سلام و همیشه سلام لطفاً به متن نوشته من توجه کنید، در کجای آن اسم دوکتور نجیب الله شهید آمده است؟ حقیقت این است که در آن عکس و عکس های که بعد از آن گذاشته شد، سیمای اصلی س.د.ج.ا انعکاس نیافت و برخورد سلیقوی با تاریخ صورتگرفت شوربختانه آن هم زیر نام : بازگذاری تاریخ سازمان؟
: اگر گرداننده گان این صفحه، اعتقاد وجدانی به حرف های شان دارند چرا تسلسل تاریخ را فراموش می کنند؟آیا منطق تاریخی حکم نمی کرد بجای عکس رفیق ملک ستیز که حتا از کادر های دوره دوم سازمان هم نیستند، عکس رفیق سرمند شهید را میگذاشتید و یا عکسی از شهید خلیل خسرو را و بجای عکس رفیق ابراهیم ، آخرین منشی اول سازمان، عکس دوکتورس اناهیتا راتب زاد اولین منشی اول سازمان را؟
اما زبان درشت سنگر؟ بلی این حقیقت است که سنگر با زبان تملق بیگانه است و حقیقت همیشه تلخ بوده و است
زمانــه کجـــــروشــــان را ببر کشـــــد بیدل
هرآنکه راست برفت خار چشم افلاک است
با درود های رفیقانه
چهره نما سازمان جوانان:درود دوست نازنین .ناگفته پیداست منظور شما همان تصویر بود و غیر از این چیزی نبود .در کاهدان نبوده ام که کاه خورده باشم . با آن ظرفیت بالفعل و بالقوه پزوهشی که در شما نهادینه گشته است ،باید به فراست دریافته باشید که به علت کمبود تصویر و نیز ف...قدان اطلاعات ،با همین سرآغاز بسنده کردیم تا مگر با دگران و نیز شما ، این کاستی را بزداییم.یاد تان باشد این اطلاعات بعدا به صورت یک کتاب به بیرون عرضه میگردد.
واما پاره ی نارسایها ی نوشتاری
۱: نوشته اید :اعتقاد وجدانی
مگر اعتقاد بی وجدانی وجود دارد ؟آیا بی اعتقاد و بی وجدان مطمع نظر نیست ؟ و یا بگونه ی در زبان گفتاری : قسم به وجدان و اعتقاد . نقیضه گفتاری همین است و دگر هیچ نیست
۲:نوشته اید :منطق تاریخی
این ترکیب نمیتواند درست باشد . اگر درست بنویسیم میشود :تسلسل منطقی تاریخی نه منطق تاریخی .این ترکیب بدیع ،نمیتواند در هیچ ترمینالوگی دست یاب گردد.
۳:نوشته اید :ا ما زبان درشت سنگر؟ بلی این حقیقت است که سنگر با زبان تملق بیگانه است.
مگر هر کی زبان درشت نداشت ،متملق است ؟ زبان نرم مگر نمی تواند متملق نباشد ؟
۴:دگر اینکه دو واژه حقیقت و واقعیت را از هم تفکیک کنید.
به طور نمونه :آفتاب یک حقیقت است و زبان درشت سنگر یک واقعیت.
بسیار دلم میخواهد درب گفتمان را بگشایم ، تا در سخن آییم و درونبوده گی ها را بیرون ریزیم .تا بیبینیم بچه های سازمان ،درس های شانرا درست فرا گرفته بودند و یا نه ؟
سنگر
سلام و همیشه سلام!
نمی خواستم این بحث ادامه یابد اما، گاه گاهی مجبوراً باید پاسخ گفت
جنابِ ( هرکسی که هستید)! من تا حال نمی دانستم که در سازمان ما فالبین و غیبگو هم وجود داشته که ترمنالوژی زبان را هم به اساس حدس و گمان خودش خوب میداند و نو...داشته ا را با اساس قاعده های دستوری؟ حلاجی می کند.
این که شما در کاهدان بودید یا خیر؟ به من و دیگران ربطی ندارد اما از رهنمای شما قلباً و قبلآً سپاسگزارم.
اما یک نصحیت دوستانه:
به خود فشار نیاورید تا کژ بحثی را جاگزین حقیقت کنید. و بنده در همین جا بحث را پایانیافته دانسته و تا ندانم شما کی هستید و چگونه بخود اجازه داده اید که خود را سخنگوی سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان، معرفی کنید، با شما بحثی نخواهم داشت
چهره نما سازمان جواناندرود بر شما سنگر عزیز.چند سحن و به اختصار
۱:سازمان جوانان دیگر وجود بیرونی ندارد که سخنگو داشته باشد
۲:به تکرار میخواهم بنویسم که ،سوای گرد آوری یاداشت ها ،تصاویر و خاطرات اعضای سازمان ،هیچ آماج دگری در تیررس نیست .
۳:ما به هیچ عنوانی یاداشت و تبصره را در کتاب نخواهیم افزود
۴:کتاب را قبل از چاپ بروی سایت میگزاریم،تا کاستی ها زدوده شود.
۵:آیا ضرور است اول طرف را بشناسید و بعد با او به گفتمان بپردازید ؟گیرم مرا شناختید ،آیا در نحوه بحث ،تفیری رونما خواهد گردید ؟