سلطان محمود غزنوی .

سلطان محمد کار های بسیار کرد ولی یکی از کار های مهم او ساختن جای بود به نام ( لت خانه ) برای فقرا و ضعفا و مستمندان و محتاجان با تمام وسایل وقت از قبیل غذا و دوا و جای خواب ولی به زود ترین وقت لت خانه پر شد و جای سوزن انداختن نمانده بود , سلطان حیران شد که چه کار کند , یکی از وزرا مشوره داد که : اگر عالیجناب اجازه بفرمایند که خدام " کاه دود " بفرمایند و کاه دودی تلخی دارد که حوصله نمودن در مقابل ان کار هر کسی نیست . سلطان راضی شد و کاه دود نمودن . در وحله های اول اهسته اهسته لت ها جعلی فرار نموده و بالخره چند تا لت واقعی باقی ماند که یکی انها از فرط ناراحتی و سوخت چشم ها از تلخی دود کاه به سلطان شروع به ناسزا و فحش گفتن را نمود و چند لت دیگر که همان حوصله فحش دادن را نیز نداشتن میخواتسند که کسی از طرف انها نیز چند تا فحش به سلطان محمود بدهد . همین لحظه وضع و فضا و هوای تالار گفتمان مشعل مثل لت خانه سلطان محمد بعد از کاه دود را میماند . ممنون .